ناصر گيتي جاه


ناصر گيتي جاه در سال 1314 در تهران متولد شد. بازي در تئاتر را از سال 1334 تجربه کرد. بازي در سينما را از سال 1352 با «گداي ميليونر» به کارگرداني «محمودکوشان» شروع کرد. از فيلم هاي او مي توان به
شب بي پايان (1378)، قافله (1371)، پنجاه و سه نفر (1368)، خواستگاري (1368)، مکافات (1366)، تنوره ديو (1364)، خط پايان (1364)، مدرک جرم (1364)، يوزپلنگ (1364)، راه دوم (1363)، ميهمان (1355) و.... اشاره کرد.
ضمن اينکه او بيشتر در سريال هاي تلويزيوني چهره شناخته شده اي است.
گيتي جاه اولين کسي بود که پس از انقلاب نقش شاه سابق را در سريال «طبل توخالي» بازي کرد. گفتگوي کوتاه ما را با اين هنرمند بخوانيد.

سلام، خسته نباشيد. ببخشيد، استاد منزل تشريف دارند ؟
 

**بله، چند لحظه گوشي حضورتان.
**سلام، بفرماييد.

درود بر شما، از نشريه جوانان امروز مزاحم تان مي شوم، چند لحظه اي مي خواستم وقت تان را بگيرم.
 

** خواهش مي کنم، بفرماييد.

از کارها چه خبر، مشغول کار هستيد يا نه ؟
 

**چند روزي است که کارم تمام شده و الان در حال استراحت هستم.

کدام کار، همان «ميهمان بابا»؟
 

**بله.

در موردش توضيح بيشتري مي دهيد ؟
 

**فيلم 90 دقيقه اي است به کارگرداني جواد مزدآبادي، موضوع فيلم خانوادگي است و من هم نقش پدر بزرگ را دارم. مهران رجبي، اميرغفار منش، و... از نقش آفرينان اين فيلم هستند.

از زمان پخش آن خبر داريد ؟
 

**نه متأسفانه.

از کدام شبکه قرار است پخش شود ؟
 

**فکر مي کنم از شبکه سوم.

شما جزو بازيگران قديمي هستيد، دستمزد چه جايگاهي براي تان دارد ؟
 

**من براي دستمزد کار مي کنم نه براي شهرت.

چرا مثل سابق پرکار نيستيد ؟
 

**چون به هنرمندان قديمي اصلاً توجه نمي شود. مگر به آقاي مشايخي، کشاورز و... توجه مي شود ؟ اينها همه بيکارند. چون تهيه کننده ها نمي خواهند پول بدهند، به همين خاطر هر که از راه مي رسد از آنها پول مي گيرند و نقش بهشون مي دهند.

بازيگرهاي جوان به قديمي ها و پيشکسوت ها احترام مي گذارند ؟
 

**نه اصلاً، ما که بزرگتريم وقتي به آنها سلام مي کنيم جواب سلام مان را نمي دهند و فکر مي کنند از دماغ فيل افتادند؛ نه احترام و نه عزتي مي گذارند، تازه ما با اين سن مان جلو پايشان بلند مي شويم. فکر مي کنند وظيفه مان است من اگر بازيگري حتي چند روز زودتر از من وارد اين عرصه شده باشد، بهش احترام مي گذارم چون او و اين حرفه قابل احترام است، اما متأسفانه جوان هايي که همين طوري وارد شدند اصلاً اينگونه نيستند.

فکر مي کنيد چرا سينما و تلويزيون ما اينگونه شده ؟
 

** چون کساني را که زحمتي نکشيدند با گرفتن مبلغي پول وارد کار مي کنند و آنها اصلاً معلوم نيست چه کساني هستند و از کجا مي آيند. در گذشته اصلاً به اين شکل نبود و کسي به اين راحتي نمي توانست بازيگر شود. براي ورود به اين عرصه بايد زحمت مي کشيديم و حتماً بايد از تئاتر شروع مي کرديم؛ همين جوري نمي توانستيم وارد سينما و تلويزيون شويم.

شما چه سالي وارد اين عرصه شديد ؟
 

** سال 1330 وارد شدم. دو سال در کلاس هاي بازيگري دوره ديدم و سال 1332 وارد صحنه تئاتر شدم و بيشتر فعاليت هنري ام در صحنه تئاتر بود. من تا سال 1357 در حدود 160 نمايشنامه اجرا کردم.

بعد از اين همه کار، کدام اثر خود را بيشتر دوست داريد ؟
 

**سريالي در سال 1350 بازي کردم به نام «مراد برقي» که حدود 120 هفته از تلويزيون آن زمان پخش شد. در آن سريال من پدر هفت دختر و يک پسر بودم. مردم آنقدر آن سريال را دوست داشتند که خيابان ها در شب به خاطر آن خلوت مي شد. من آن سريال را خيلي دوست دارم.

از جامعه هنري چه انتظاري داريد؟
 

** فقط احترام گذاشتن.

از اينکه عمرتان را در اين عرصه گذرانديد پشيمان نيستيد؟
 

** چرا، خيلي پشيمان هستم. از هم دوره اي من همه اين رشته را رها کردند و رفتند و فقط من ماندم و آقاي رضا کرم رضايي و اسماعيل شنگله.

غير از بازيگري شغل ديگري هم داشتيد؟
 

** من استخدام بانک سپه بودم. 38 سال سابقه کار در آن جا دارم و هم اکنون هم بازنشسته بانک سپه هستم. من در نوجواني کتاب«تاريخ هنرمندان دنيا» را خواندم و با خواندن آن متوجه شدم که هنرمندان وضعيت مالي خوبي ندارند. به همين خاطر دنبال شغل رفتم که در کنار آن به بازيگري ادامه بدهم تا دچار مشکل مالي نشوم.

بازي در کنار کدام بازيگر برايتان لذت بخش بوده است؟
 

** هميشه اگر پارتنر(بازيگر نقش مقابل )آدم خوب باشد خب مسلماً کار بهتري ارائه خواهد شد. پارتنرهاي من اکثراً خوب بودند، به اين خاطر اگر بخواهم نام ببرم بايد همه را نام ببرم.

نوه شما گلشيد اقبالي که در خردسالي در فيلم «مهر مادري» و«سريال تولدي ديگر» نقش آفريني کردند، در حال حاضر چه مي کنند.
 

** ايشان سال اول دانشگاه رشته مهندسي کامپيوتر هستند.

چرا به بازيگري ادامه ندادند؟
 

** چون من و پدر و مادرش مخالف بوديم. من خودم از بازيگري چه خيري ديدم که نوه ام ببيند. وقتي دروغ و دوشاب يکي شده، براي چي به او اجازه بدهيم؟ من هيچ کس را تشويق به بازيگري نمي کنم.

اميدوارم هميشه سلامت باشيد استاد.
 

** دست تان درد نکند. سراغي از ما گرفتيد.
منبع: نشريه جوانان امروز، شماره 2094

[ بازدید : 58 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 16:12 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

تابلو دکوراتیو توسعه فردی نسلینو وبینو طراح سایت قم آسال تهویه (شرکت تهویه مطبوع در قم) بیگ بلاگ دانلود فیلم هندی کاهش حجم عکس ساخت وبلاگ ساخت ایمیل سازمانی قاب عکس لباس خواب پلکسی رنگی giraffeplanner برسادیس
دانلود فیلم < امیر نظری قیمت سیمان نرم افزار واسط سامانه مودیان آکادمی هلپ کده مجله اینترنتی رهاکو هنگ درام جارو استخری وی موبایل ال تی پارت summer mocktails خرید ملک در دبی
بستن تبلیغات [x]