حسن شکوهي


حسن شکوهي، متولد پانزدهم ارديبهشت ماه 1350 هستم. در محله امام زاده حسن متولد و در سلسبيل بزرگ شدم. از 9 سالگي ورزش کشتي را به صورت حرفه يي شروع کردم و زير نظر پهلوانان اين رشته، فنون کشتي و رسم و رسوم جوانمردي را آموختم و سعي کردم در زندگي شخصي به اين مرام و مسلک عمل کنم. تحصيلاتم هم در رشته ي مکانيک است.

چه مسيري را طي کرديد تا به اين مرحله رسيديد؟
 

در سن 18 سالگي(سال 1368)، به خاطر ناراحتي قلبي از ورزش کشتي کناره گيري کردم و در رشته هنر، به فراگيري دانش بازيگري و صنعت سينما پرداختم. در سال 72 بطور حرفه يي وارد کار سينما شدم که حاصل آن بازي در فيلم ها و سريال هاي زير است:
گراند سينما(حسن هدايت)، دو پنجره(پاشا شاهنده)، بازگشت پرستوها(ابوالقاسم طالبي)، عروسکي براي الدوز(محسن چگيني)، باغ آلوچه(بهروز شعيبي)، عينک دودي (حسين لطيفي)، توکيو بدون توقف(سعيد عالم زاده)، هر چي تو بخواي(محمد متوسلاني)، پاورچين، نقطه چين، شب هاي برره (مهران مديري)، دست هاي خالي(ابوالقاسم طالبي) و ...
در بخش تهيه و توليد بسياري از سريال هاي تلويزيوني و فيلم هاي سينمايي نيز شرکت داشتم.

مردم، بيشتر شما را با کدام کاراکتر مي شناسند؟
 

با کاراکتر جواني شيطان و پر شر و شور مثل ناصر(عينک دودي)، محسن توکيو(توکيو بدون توقف)، غلام (روز رفتن)، و عزيز خان(پاورچين).

سناريوي زندگي شما چگونه خواهد بود؟
 

خيلي ساده و بي ريا، مثل بسياري از مردم خوب کشورمان. بسيار ساده و خاکي زندگي مي کنم و هميشه خواسته هايم را از خداوند متعال طلب کرده ام.

بازيگري چه جذابيتي دارد که بيشتر جوان ها دوست دارند وارد اين حرفه شوند؟
 

حس شناخته شدن و معروفيت در وجود همه ي انسان ها نهفته است، فقط ميزان اين حس فرق مي کند. با توجه به اينکه مردم خوب ما، هميشه هنرمندان را دوست دارند و به آنها احترام مي گذارند، هنر بازيگري براي هر جواني در هر مقطع سني، جاذبه دارد. ولي بايد فراموش نکنيم که هر معروفيتي به هر قيمتي به درد نمي خورد، بلکه بايد اين نکته را بياموزيم که، محبوب باشيم نه معروف.

به نظر شما هر بازيگري مي تواند هر نقشي را بازي کند؟
 

نه آنطور که مد نظرتان است، چون بازيگري حرفه يي بسيار سخت و مشکل است. بعضي انسان ها با چهره و فيزيک خاص، مناسب يک سري از نقش ها نيستند، ولي بازيگراني هم وجود دارند که داراي چهره ي فتوژنيک و قابل تغييري هستند و نبايد اين را ناديده گرفت که آنها نيز بايد علم و استعداد بازي در نقش هاي مختلف را داشته باشند.

هر کارگرداني مي تواند بازيگر باشد، ولي هر بازيگري نمي تواند کارگردان باشد. به اين جمله اعتقاد داريد؟
 

خير، چون نه تنها در زمينه ي سينما، بلکه حرفه هاي ديگري چون ورزش، ما کارگردان ها و مربيان بسيار خوبي داريم که خودشان نه بازيگر بوده اند و نه از قهرمانان عرصه ي ورزش، ولي بازيگر را بسيار خوب هدايت مي کنند. در سينما هم، همينطور است.

در چه ژانرهايي بيشتر کار کرده ايد؟
 

بازي در فيلم هايي با ژانر جدي و درام را خيلي دوست دارم، ولي بيشتر در ژانر کمدي و کمدي موقعيت کار کرده ام. در حال حاضر هم مشغول تهيه ي سريالي به کارگرداني ابوالقاسم طالبي هستم به نام« به کجا چنين شتابان» که قرار است در آبان ماه پخش شود. در اين سريال که در ژانر جدي است، نقش يک آدم کش حرفه اي را بازي مي کنم.

از نظر روحي و القاي حس ، بازي کردن در کدام ژانر سخت تر است؟
 

به نظر من بازي در هر ژانري سختي هاي خودش را دارد و اصلاً آسان نيست، ولي بازي در ژانر کمدي بسيار سخت تر از ژانرهاي ديگر است.

حسن شکوهي در يک جمله؟
 

کساني که مرا مي شناسند مي گويند بسيار بي آلايش، مهربان و با انرژي مثبت هستم.

دو وجه متضاد شخصيت شما چيست؟
 

کارگردان هايي که در خدمت شان بودم، اينطور مرا تعريف مي کنند: حسن هميشه چشم هاي نافذي دارد که مي خندد، ولي اگر عصباني بشود، اين چشم ها بسيار تغيير مي کند و نمي شود به آساني آنها را نگاه کرد. در ماهنامه ي فيلم بعد از اکران عينک دودي، نوشته شده بود: چشم هايي که مرز بين خوبي و بدي را نشان مي دهد.

روزهايتان از چه ساعتي شروع و چگونه سپري مي شود؟
 

بر خلاف بسياري از هنرمندان، صبح ها خيلي زود بيدار مي شوم. چه، کار داشته باشم چه نداشته باشم، حدوداً ساعت 6/30 صبح بيدارم و زودتر از دوازده شب نمي خوابم. بيشتر اوقات هم سرم شلوغ است، يا مشغول تهيه ي فيلم و سريال هستم، يا توليد و بازي. در زمان هايي که کار ندارم، در کنار خانواده هستم، ورزش مي کنم و سناريو مي خوانم.

اگر قرار باشد باري از دوش همسرتان برداريد چه مي کنيد؟
 

جا دارد که همين جا از همسرم صميمانه تشکر کنم، چون هميشه به من کمک کرده و دلداري ام داده است. زندگي با هنرمند سخت است تا آنجا که بتوانم به او کمک مي کنم.

براي برقراري توازن، چه چيز را بايد از زندگي تان حذف کنيد؟
 

هيچ چيز در زندگي بهتر از صداقت نيست. بايد از همه ي چيزهايي که با صداقت منافات دارد، دوري کرد.

برگ برنده ي شما چيست؟
 

فکر مي کنم صداقتم. در زندگي ام هيچ موقع براي کسي بدي نخواسته ام و نخواهم خواست و هميشه در زندگي شخصي و اجتماعي ام به خداوند توکل کرده ام.
از خودم متنفر مي شوم وقتي که ...
نتوانم براي کسي کاري انجام بدهم.

بخشيدن چه کسي برايتان سخت است؟
 

خودم.

براي روح خودتان چه رنگي را انتخاب مي کنيد؟
 

سبز و آبي.

فرق بين روح زنانه و روح مردانه را در چه مي دانيد؟
 

احساس.

چه کاري از شما در حال پخش است؟
 

« هر چي تو بخواي» که هم اکنون در اکران سينماها است.

در حال حاضر مشغول چه کاري هستيد؟
 

ساخت سريال « به کجا چنين شتابان؟»
 

براي آينده چه برنامه يي داريد؟
 

يک سريال 26 قسمتي با نام «طلاق» تصويب کرده ام، که اگر خدا بخواهد مي خواهم قبل از شروع آن، يک فيلم سينمايي بسازم.
در پايان اگر صحبتي مانده بفرماييد.
از شما، همکارانتان، خوانندگان مجله و مردم بسيار خوب مان و پدر و مادر و همسر مهربانم و همچنين استاداني که در زمينه ي علم، ورزش و سينما به من «چگونه زندگي کردن را آموختند» تشکر مي کنم. خاک پاي همه ي هم ميهنانم هستم.

منبع: 7 روز زندگي شماره 84

[ بازدید : 495 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 16:16 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

مصطفي خرقه پوش

مصطفي خرقه پوش متولد 1337 در تهران، فارغ التحصيل رشته تدوين از مدرسه عالي سينما و تلويزيون و رشته زبان از دانشگاه علامه طباطبايي است و پس از دستياري در تدوين چند فيلم سينمايي، اولين کار مستقلش را با تدوين ليلا(1375) آغاز کرد. او درخت گلابي ( 1376) و دختر دايي گمشده (1377) را هم براي مهرجويي « بريد». در کارنامه اش ، همکاري با فيلم سازان سرشناس سينماي ايران از جمله رخشان بني اعتماد، تهمينه ميلاني، علي رضا داود نژاد و مسعود کيميايي به چشم مي خورد. خرقه پوش تجربه عکاسي فيلم در گل سرخ (1368) را هم دارد: « حميد تمجيدي دوست دوران دانشکده بود و از من خواست عکاسي فيلمش را انجام دهم.» از فيلم هايي که تدوين کرده مي توان به بانوي ارديبهشت (1376)، دو زن، دختري با کفش هاي کتاني( 1377)، زير پوست شهر، زندان زنان، بچه هاي بد( 1379)، لاک پشت ها هم پرواز مي کنند، دوئل( 1382)، ازدواج به سبک ايراني(1383)، هوو(1384)، سه زن( 1387)، رييس( 1386)، حکم( 1387) و محاکمه در خيابان (1388) اشاره کرد که آخري اکنون روي پرده است . او در پانزدهمين جشنواره فجر نامزد دريافت سيمرغ بلورين براي تدوين ليلا و در دوره شانزدهم، نامزد دريافت همين جايزه براي تدوين درخت گلابي بود که در بيست و دومين دوره، براي تدوين دوئل اين جايزه را گرفت. دو سال بعد و در نهمين جشن سينماي ايران تنديس بهترين تدوين را براي همين فيلم دريافت کرد.

اما مهم تر از دانستن کارنامه يک تدوين گر، شايد اين پرسش در ذهن به گردش در آيد که چه اتفاقي مي افتد که فيلمي از داريوش مهرجويي ، با نام تدوين گر جواني گره مي خورد و او سيزدهمين فيلمش را در اختيار تدوين گري قرار مي دهد تا نخستين تجربه مستقلش باشد؟ « شايد تصادفي بود که اين اتفاق افتاد. حسن حسن دوست که هميشه آثار مهرجويي را تدوين مي کرد، مشغول کار ديگري بود و براي رساندن فيلم به جشنواره فجر عجله بود. براي همين بايد در مدت کوتاهي ليلا تدوين مي شد. مهرجويي به من اعتماد کرد و از اين بابت خوش حالم. او فقط همان هفته اول را سر تدوين حاضر شد و ديگر نيامد. با اين که فشار براي رسيدن فيلم وجود داشت اما من استرسي نداشتم و او به اصطلاح مرا هول نکرد. راش هايي که مهرجويي در اختيار تدوين گرش قرار مي دهد، آن قدر خوب هستند که هر تدوين گري را به وجد مي آورند.» از گفته هاي او مشخص است که خرقه پوش کار با مهرجويي و خود فيلم را دوست داشته، اما آيا حتماً تدوين گر بايد فيلمي را که تدوين مي کند دوست داشته باشد؟ اين اصل اثبات شده اي نيست. تدوين گر هم مي تواند فيلم هايي را تدوين کند که دوست شان ندارد. با اين حال وقتي خرقه پوش چهار فيلم براي داودنژاد، سه فيلم براي کيميايي و دو فيلم براي بني اعتماد تدوين مي کند، اين را ديگر نمي توان فقط به حساب حرفه اي گري تدوين گر گذاشت: « دل بستگي به يک فيلم مي تواند عامل مهمي در کار يک تدوين گر باشد. اما اين به آن معنا نيست که قرار است براي کارم در فيلم هاي ديگر، انرژي نگذارم.اگر حمل بر خودستايي نشود، سعي ام هميشه اين بوده که با وسواس کار کنم و به سادگي از مشکلاتي که معمولاً موقع تدوين پيش مي آيد عبور نکنم. تلاشم اين بوده که به سقف ظرفيت هاي يک فيلم براي ارتقا در مرحله تدوين برسم. اگر بيش از يک فيلم را براي يک فيلم ساز تدوين کرده ام، دليلش اين بوده که به يک زبان مشترک رسيده ايم و هماهنگي داشته ايم. من چهار فيلم براي داودنژاد تدوين کرده ام. خب اين نشان مي دهد که با توافق کامل کار مي کنيم.» البته اين طبيعي است که او ترجيح دهد بدون ذکر نام، به فيلم هايي اشاره کند که از آن ها راضي نبوده و نه او و نه سازندگان اين آثار، زبان مشترکي پيدا نکرده اند.
خرقه پوش قرار بود سربازهاي جمعه( 1382) را تدوين کند اما به دلايلي چنين نشد تا اين که کيميايي از او خواست تا تدوين گر حکم( 1384) باشد: « اولين بار بود او را از نزديک مي ديدم. جلسه خوبي بود. شيرين سخني او و علاقه اش به وسترن، خيلي زود کمک کرد تا به يک زبان مشترک برسيم. به نظر من فيلم هاي او تک ساحتي نيستند. کلمه و زبان در کارش نقش مهمي دارد. گاهي سرنوشت فيلم او در گرو ديالوگ است. بازي ها برايش مهم اند. فرقي نمي کند سينمايش را دوست داشته باشيد يا نه، اما اگر قرار باشد با او کار کنيد بايد مختصات کارش را بشناسيد. به نظر من شناختن اين عناصر کمک مي کنند تا بتوانم فيلم او را تدوين کنم.» پس از رييس(1386) او ساخته تازه کيميايي، محاکمه در خيابان را تدوين کرده که بسياري اعتقاد دارند در کارنامه اش اثر متفاوتي است و با استقبال نيز رو به رو شده است:« در اين فيلم، ديگر مي دانستم که کيميايي چه مي خواهد. آن موقع که نام فيلم نامه « شريک» بود آن را خوانده بودم. با ديدن راش ها متوجه شدم که کارش در اين فيلم، کاملاً با آثار ديگرش فرق دارد. قهرمان و روايت کيميايي اين بار طور ديگري هستند. او اين جا نگاه ديگري به آدم هاي اطرافش دارد. پيدا بود که فيلم واکنش ايجاد مي کند. فيلمي ست که اضطراب را حفظ مي کند. من هم با اين نوع نگاه فيلم را تدوين کردم. مثلاً يادم هست او نماهاي زيبا و البته دشواري از خيابان هاي تهران گرفته بود که دلش مي خواست در جاي مناسبي از فيلم بيايند. من هم با همين ديدگاه ، سعي کردم بهترين نقطه را براي اين نماها پيدا کنم. فکر مي کنم موفق شده باشم. کارگردان به من اطمينان کرد و من هم تمام تلاشم را کردم تا به اين اطمينان او پاسخ درستي بدهم.»
با احتساب صداها( فرامرز مؤتمن) که خرقه پوش مشاور فرامرز هوتهم در تدوين آن بوده، امسال دو فيلم از او به نمايش در آمده است. ضمناً يک سال و نيم است که در دومين مستند بلند جاستين شاپيرو فيلم ساز آمريکايي( يک تابستان در تهران) همکاري مي کند. او که تدوين اوليه را در ايران انجام داده، چندي پيش براي تدوين نهايي سفري به کشور ما کرد. اين خانم فيلم ساز در 2002 اولين مستند بلند خود به نام قول ها را ساخت که در همان سال نامزد دريافت جايزه بهترين مستند بلند در مراسم اسکار بود.
خرقه پوش بيش از آن که به عنوان يک تدوين گر، کار با برش ها برايش در درجه اول اهميت باشد، نگاه کلان به مقوله تدوين را مي پسندد. او تدوين را معادل کار با مصالح داستاني فيلم مي داند و معتقد است چون سينما با واقعيت سر و کار دارد، پس بايد پيش از آن که وارد جزييات بشويم، چارچوب شخصيت ها و طرح داستان فيلم براي مان مشخص باشد:« من خودم بيش از هر چيز ديگري در يک فيلم، جذب داستان آن مي شوم.»خرقه پوش اکنون راه آبي ابريشم ( محمد بزرگ نيا) را تدوين مي کند و منتظر است تا نماهاي باقي مانده در يکي دو کشور آسياي جنوب شرقي فيلم برداري شود.
منبع:نشريه فيلم، شماره 404

[ بازدید : 41 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 16:13 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

ناصر گيتي جاه


ناصر گيتي جاه در سال 1314 در تهران متولد شد. بازي در تئاتر را از سال 1334 تجربه کرد. بازي در سينما را از سال 1352 با «گداي ميليونر» به کارگرداني «محمودکوشان» شروع کرد. از فيلم هاي او مي توان به
شب بي پايان (1378)، قافله (1371)، پنجاه و سه نفر (1368)، خواستگاري (1368)، مکافات (1366)، تنوره ديو (1364)، خط پايان (1364)، مدرک جرم (1364)، يوزپلنگ (1364)، راه دوم (1363)، ميهمان (1355) و.... اشاره کرد.
ضمن اينکه او بيشتر در سريال هاي تلويزيوني چهره شناخته شده اي است.
گيتي جاه اولين کسي بود که پس از انقلاب نقش شاه سابق را در سريال «طبل توخالي» بازي کرد. گفتگوي کوتاه ما را با اين هنرمند بخوانيد.

سلام، خسته نباشيد. ببخشيد، استاد منزل تشريف دارند ؟
 

**بله، چند لحظه گوشي حضورتان.
**سلام، بفرماييد.

درود بر شما، از نشريه جوانان امروز مزاحم تان مي شوم، چند لحظه اي مي خواستم وقت تان را بگيرم.
 

** خواهش مي کنم، بفرماييد.

از کارها چه خبر، مشغول کار هستيد يا نه ؟
 

**چند روزي است که کارم تمام شده و الان در حال استراحت هستم.

کدام کار، همان «ميهمان بابا»؟
 

**بله.

در موردش توضيح بيشتري مي دهيد ؟
 

**فيلم 90 دقيقه اي است به کارگرداني جواد مزدآبادي، موضوع فيلم خانوادگي است و من هم نقش پدر بزرگ را دارم. مهران رجبي، اميرغفار منش، و... از نقش آفرينان اين فيلم هستند.

از زمان پخش آن خبر داريد ؟
 

**نه متأسفانه.

از کدام شبکه قرار است پخش شود ؟
 

**فکر مي کنم از شبکه سوم.

شما جزو بازيگران قديمي هستيد، دستمزد چه جايگاهي براي تان دارد ؟
 

**من براي دستمزد کار مي کنم نه براي شهرت.

چرا مثل سابق پرکار نيستيد ؟
 

**چون به هنرمندان قديمي اصلاً توجه نمي شود. مگر به آقاي مشايخي، کشاورز و... توجه مي شود ؟ اينها همه بيکارند. چون تهيه کننده ها نمي خواهند پول بدهند، به همين خاطر هر که از راه مي رسد از آنها پول مي گيرند و نقش بهشون مي دهند.

بازيگرهاي جوان به قديمي ها و پيشکسوت ها احترام مي گذارند ؟
 

**نه اصلاً، ما که بزرگتريم وقتي به آنها سلام مي کنيم جواب سلام مان را نمي دهند و فکر مي کنند از دماغ فيل افتادند؛ نه احترام و نه عزتي مي گذارند، تازه ما با اين سن مان جلو پايشان بلند مي شويم. فکر مي کنند وظيفه مان است من اگر بازيگري حتي چند روز زودتر از من وارد اين عرصه شده باشد، بهش احترام مي گذارم چون او و اين حرفه قابل احترام است، اما متأسفانه جوان هايي که همين طوري وارد شدند اصلاً اينگونه نيستند.

فکر مي کنيد چرا سينما و تلويزيون ما اينگونه شده ؟
 

** چون کساني را که زحمتي نکشيدند با گرفتن مبلغي پول وارد کار مي کنند و آنها اصلاً معلوم نيست چه کساني هستند و از کجا مي آيند. در گذشته اصلاً به اين شکل نبود و کسي به اين راحتي نمي توانست بازيگر شود. براي ورود به اين عرصه بايد زحمت مي کشيديم و حتماً بايد از تئاتر شروع مي کرديم؛ همين جوري نمي توانستيم وارد سينما و تلويزيون شويم.

شما چه سالي وارد اين عرصه شديد ؟
 

** سال 1330 وارد شدم. دو سال در کلاس هاي بازيگري دوره ديدم و سال 1332 وارد صحنه تئاتر شدم و بيشتر فعاليت هنري ام در صحنه تئاتر بود. من تا سال 1357 در حدود 160 نمايشنامه اجرا کردم.

بعد از اين همه کار، کدام اثر خود را بيشتر دوست داريد ؟
 

**سريالي در سال 1350 بازي کردم به نام «مراد برقي» که حدود 120 هفته از تلويزيون آن زمان پخش شد. در آن سريال من پدر هفت دختر و يک پسر بودم. مردم آنقدر آن سريال را دوست داشتند که خيابان ها در شب به خاطر آن خلوت مي شد. من آن سريال را خيلي دوست دارم.

از جامعه هنري چه انتظاري داريد؟
 

** فقط احترام گذاشتن.

از اينکه عمرتان را در اين عرصه گذرانديد پشيمان نيستيد؟
 

** چرا، خيلي پشيمان هستم. از هم دوره اي من همه اين رشته را رها کردند و رفتند و فقط من ماندم و آقاي رضا کرم رضايي و اسماعيل شنگله.

غير از بازيگري شغل ديگري هم داشتيد؟
 

** من استخدام بانک سپه بودم. 38 سال سابقه کار در آن جا دارم و هم اکنون هم بازنشسته بانک سپه هستم. من در نوجواني کتاب«تاريخ هنرمندان دنيا» را خواندم و با خواندن آن متوجه شدم که هنرمندان وضعيت مالي خوبي ندارند. به همين خاطر دنبال شغل رفتم که در کنار آن به بازيگري ادامه بدهم تا دچار مشکل مالي نشوم.

بازي در کنار کدام بازيگر برايتان لذت بخش بوده است؟
 

** هميشه اگر پارتنر(بازيگر نقش مقابل )آدم خوب باشد خب مسلماً کار بهتري ارائه خواهد شد. پارتنرهاي من اکثراً خوب بودند، به اين خاطر اگر بخواهم نام ببرم بايد همه را نام ببرم.

نوه شما گلشيد اقبالي که در خردسالي در فيلم «مهر مادري» و«سريال تولدي ديگر» نقش آفريني کردند، در حال حاضر چه مي کنند.
 

** ايشان سال اول دانشگاه رشته مهندسي کامپيوتر هستند.

چرا به بازيگري ادامه ندادند؟
 

** چون من و پدر و مادرش مخالف بوديم. من خودم از بازيگري چه خيري ديدم که نوه ام ببيند. وقتي دروغ و دوشاب يکي شده، براي چي به او اجازه بدهيم؟ من هيچ کس را تشويق به بازيگري نمي کنم.

اميدوارم هميشه سلامت باشيد استاد.
 

** دست تان درد نکند. سراغي از ما گرفتيد.
منبع: نشريه جوانان امروز، شماره 2094

[ بازدید : 58 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 16:12 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

مهری مهرنیا

نگاهی به زندگی مرحومه مهری مهرنیا


نزدیک به یک قرن زندگی

مهري مهرنيا بازيگر سينما در سال 1306 در آلاشت سوادكوه استان مازندران متولد شد. نام اصلي وي فاطمه مرموزنيا بود كه با نام هنري مهرنيا فعاليت مي‌کرد.
وي تحصيلات خود را تا ششم ابتدايي آن دوران ادامه داد. مهر نيا فعاليت خود را در بازيگري سينما از سال 1339 با فيلم بچه ‌ننه امين اميني شروع كرد. مدتي بعد نیز موفق به دريافت درجه دکتراي افتخاري گشت.
بازي در فيلم‌هايي چون خشت و آينه، آرامش در حضور ديگران و شازده احتجاب از جمله كارهاي مهم وي پیش از انقلاب به شمار مي‌رود.

center

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هم وي در فيلم‌هاي سينمايي و تلويزيوني متعددي بازي كرد كه مهمترين آنها «هيولاي درون»، «اتوبوس»، «دزد و نويسنده»، «جهيزيه براي رباب»، «خارج از محدوده»، «تنوره ديو»، «مسافران مهتاب»، «روز باشکوه»، «زمان از دست رفته»، «دمرل»، «روسري آبي»، «کلاه قرمزي و پسر خاله» و «ازدواج به سبک ايراني» بود.
مهرنیا سابقه بازی در بیش از 6۰ فیلم و دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم برای بازی در فیلم «تنوره دیو» از چهارمین جشنواره فیلم فجر را در پرونده بازیگری خود دارد. وی می گفت: خيلي وقت‌ها دلم تنگ شده کارهايم را ببينم و يا حتي کارهاي ديگران را؛ اما نمي‌شود و حتي آخرين فيلم خودم «ازدواج به سبک ايراني» را هم فقط اوايلش را ديدم.
آخرين فيلم وي «هميشه پاي يك زن در ميان است» به كارگرداني كمال تبريزي بود كه تابستان سال 87 اكران عمومي شد. مهرنيا اواخر عمرش را در آسايشگاه سالمندان كهريزك گذراند. او همسر و فرزندانش را از دست داده بود و کسی را نداشت که در دوران پیری مرحم دردهایش باشد. سرانجام بامداد روز چهارشنبه 30 بهمن در بيمارستان باهر در سن 90 سالگی درگذشت.
آبان ماه سال 85 بود که گروه تئاتر نمايش «دنياي زنها»، جشن تولد 90 سالگي او را گرفتند. اما خودش می گفت: در شناسنامه ام سال 1306 خورده است؛ اما کمتر هستم. وقتي بچه بودم، مي‌خواستند عقدم کنند و من قبول نمي‌کردم. مرا به دفتر ثبت اسناد بردند و سنم را زياد کردند.
او اواخر عمرش ابراز گله مندی می کرد از این‌که به او گفته‌اند، برای ده، بیست روز به آن‌جا می‌بریمت تا حوصله‌ات سر نرود. اما می‌گوید: آمدیم و دیگر ماندگار شدیم.
او گله مند بود از اين‌که هيچ يک از بازيگران و مسؤولين سراغي از او نمي‌گيرند و می گفت: تا سر پايي و مي‌تواني کاري انجام بدهي، همه مريدت هستند و همه تو را مي‌خواهند، اما وقتي از دست و پا افتادي، ديگر هيچ‌کس نگاهت هم نمي‌کند.
مهرنیا می گفت: هیچ‌کس سراغم نمی‌یاد و نمی‌پرسند زنده‌ام یا مرده‌.

منابع: ایراسان، همشهري آنلاين، جام جم آنلاین، سوره سینما

[ بازدید : 27 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 16:08 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

پوريا پورسرخ



1- در چهارم تير ماه 1356 در تهران متولد شد.
2- اولين فرزند خانواده است.
3- دو خواهر با نام هاي پگاه و پانته آ و يک برادر به نام رضا دارد.
4- پدرش کارمند شرکت نفت و مادرش مدرس زبان انگليسي بوده اند.
5- به واسطه ي شغل پدرش، دوران دبستان را در شهرهاي مختلف جنوب کشور گذراند.
6- در نوجواني از علاقه مندان پروپا قرص مسابقات فوتبال بود.
7- تحصيلات دوره ي کارشناسي را در رشته ي اصلاح نباتات دانشگاه آزاد شيراز با رتبه ي سوم طي کرد و مقطع کارشناسي ارشد خود را نيز در رشته فيزيولوژي گياهي تهران با هم با رتبه ي سوم به پايان رساند.
8- در حال حاضر دانشجوي دکتراي فيزيولوژي گياهي است.
9- قبل از شروع فعاليت هنري در سينما به عنوان خبرنگار در نشريات هنري و اجتماعي مشغول کار شد.
10- او مي گويد؛ کسي که به اميد شانس زنده باشد، سال ها قبل مرده است.
11- براي مدتي در يک شرکت تبليغاتي در دبي نيز فعاليت مي کرد.
12- در مؤسسه ي کارنامه مدتي زير نظر پرويز پرستويي به فراگيري فنون هنري پرداخت.
13- مدتي هم زير نظر آقايان امجد و رحمانيان تمرين تئاتر مي کرد. 14- پس از آشنايي اتفاقي با محمد حسين لطيفي، از سوي وي براي بازي در مجموعه فرار بزرگ انتخاب شد.
15- او مي گويد: «من در خانواده ام از بچگي يک چيز را ياد گرفته ام، هر کس زودتر از من کاري را شروع کرده، وظيفه ي من اين است که به او احترام بگذارم.»
16- در زمينه ي ورزش سابقه ي فعاليت در رشته کاراته را دارد و مدتي هم فوتبال بازي مي کرد.
17- در مورد ازدواج مي گويد: «ازدواج يک تصميم نيست، بلکه يک اتفاق شيرين در زندگي هر فرد است.»
18- او مي گويد:« افتخار من اين است که هيچ وقت هيچ کس را اذيت نمي کنم.»
19- او در بيست و پنجمين جشنواره ي فيلم فجر به خاطر بازي در فيلم سينمايي روز سوم نامزد دريافت سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد شد.
20- براي ايفاي نقش در روز سوم يک سري از فيلم هاي مستند دوران جنگ تحميلي را تماشا کرد و تعدادي رمان برجسته ي جنگ را خواند تا به حس آن روزها برسد.
21- او مي گويد:« به تلويزيون احترام زيادي مي گذارم و در شرايطي که براي کارکردن در اين حرف پيشنهادهاي عجيب و غير معقولي وجود داشت، فکر مي کنم عاقلانه ترين راه ورود من به دنياي بازيگري از طريق تلويزيون بود.»
22- در مورد اخلاق به خودش از بيست نمره، 18/5 مي دهد.
23- در کنار بازيگري گاهي به طراحي فضاي سبز مي پردازد.
24- گاهي اوقات هم کار ترجمه انجام مي دهد.
25- برايش جالب است که هر طنزي با هر درجه و کيفيتي از تلويزيون پخش شود، مردم آن را مي بينند و دوست دارند.
26- مادرش را عاشقانه دوست دارد و مي گويد به نظرش مادر شاهکار طبيعت است.
27- بسيار احساساتي و مهربان است و هميشه سعي مي کند که به کسي بدي نکند.
28- او مي گويد:« فيلمنامه و کارگردان براي من مهم است، چون معتقدم کارگردان خوب از يک فيلمنامه ي بد مي تواند فيلم متوسطي بسازد.»
29- او مي گويد، بازي پرويز پرستويي را ديوانه وار دوست دارد.
30- او درباره ي بازي بهرام رادان مي گويد؛ بازيگر با استعداد و موفقي است.
31- او در مورد کانديد شدن خود در جشنواره مي گويد: «براي من يک چيز خيلي مهم است، اينکه در کنار بزرگواري مثل خسرو شکيبايي و پيشکسوت هايي مثل مسعود رايگان و سعيد پورصميم قرار بگيرم.»
32- رعايت اخلاق را به عنوان يکي از اصول خود قرار داده و پيرامون اين مهم مي گويد:« به نظر من کسي که اخلاق ندارد جزيي از اشيا است.»
33- مي گويد:« بر خلاف بسياري از بازيگران که از بچگي بازيگري را دوست داشتند، من اينگونه نبودم و عاشق ورزش بودم».
34- او مي گويد:« دوست دارم وقتي به پشت سرم نگاه مي کنم کاري نکرده باشم که از انجامش پشيمان و شرمنده باشم.»
35- معتقد است آدم بدبخت همه ي لوازم خوشبخت بودن را در اختيار دارد، جز اراده ي خوشبخت شدن را.
36- در فيلم پسران آجري در کنار فرزاد فرزين بازي کرد.
37- او در مورد باران کوثري مي گويد؛ با جرأت مي گويم که ايشان يکي از بهترين همبازي هاي من بوده اند.
38- او مي گويد؛ يک مادر خوب به صد استاد و آموزگار برتري دارد و يک پدر، ميراثي گرانبهاتر از نام نيک نمي تواند براي فرزندان خود بر جاي بگذارد.
39- مجموعه هاي تلويزيوني او، فرار بزرگ، وفا، صاحبدلان، ساعت شني، شکرانه، روز حسرت و رستگاران است.
40- از جمله فيلم هاي او مي توان به مهمان، مصايب دوشيزه، روز سوم، پسران آجري، عيار 14، حرکت اول، دلخون، نويسنده، در جستجوي خوشبختي و شيرين عسل اشاره کرد.
منبع: 7 روز زندگي- ش 87

[ بازدید : 29 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 16:06 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

جعفر دهقان

جعفر دهقان کهن در سال 1339 در تهران به دنیا آمد و مدرک تحصیلی او دیپلم هنرستان فنی است. آغاز فعالیت او به 15 سالگی (سال 1354) بر می‌گردد، یعنی زمانی که در گروه تئاتر مرکز رفاه بازی کرد. در سال 1360، زمانی که جوانی 21 ساله بود، همکاری خود را با حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی آغاز کرد و در همان سال فعالیت سینمایی خود را با بازی در فیلم «توجیه» به کارگردانی منوچهر حقانی‌پرست شروع کرد.در سال 1372، او با بازی در فیلم «حماسه‌مجنون» توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را به دست آورد. نظر دهقان در مورد بازیگری جالب است: «بازیگری کار سختی است اما این سبب دور شدن بازیگر از این شغل نمی‌شود، اگر کسی می‌خواهد وارد این عرصه شود، باید عشق، انگیزه و تلاش داشته باشد. هر چه بیشتر بازی کند، بیشتر احساس نیاز به این شغل می‌کند.» دهقان در مورد سریال یوسف پیامبر(ص) می‌گوید: این مجموعه هم مانند مجموعه‌های امام علی(ع)، امام رضا(ع) و اصحاب کهف از فیلم‌های ماندگار می‌شود.دهقان طی سال‌ها فعالیت هنری خود در پروژه‌های زیادی بازی کرده که به تعدادی از آنها اشاره خواهیم داشت: توجیه، مرگ دیگری، عقود، بلمی به سوی ساحل، پرواز در شب، تیرباران، دستفروش، هراس، بحران، تعقیب سایه‌ها، عملیات کرکوک، صلیب طلایی، زیر آسمان، حماسه مجنون، حمله به اچ سه، بوی پیراهن یوسف، هفت گذرگاه، جهنم سبز، یاس‌های وحشی، خلبان، اصحاب کهف، سحرگاه پیروزی، مریم مقدس، بی‌همتا، صنوبر، شهر آشوب که این جز کارهای تلویزیونی او بوده است.ثمره ازدواج او دو فرزند است، یکی پسر به نام سروش که در رشته پزشکی تحصیل می‌کند و دیگری دختری به نام سحر که سال آخر دبیرستان است.

جعفر دهقان ستاره سینمایی دفاع مقدس و بازیگر فیلم‌های رزمی بود، تا جایی که او فنون رزمی را در فیلم‌هایی از جمله یاس‌های وحشی و شیرهای جوان به نمایش گذاشت. او به مدت 16 سال به صورت حرفه‌ای رشته‌های رزمی را انجام می‌داد.
رشته ورزشی او رزمیران که نوعی کُشتی کج است، می‌باشد و دان 2 کمربند مشکی است.

فيلم شناسی

بازيگری:

سریال مسافر زمان (مسعود نوابی 1387)
سریال يوسف پیامبر (فرج الله سلحشور ۱۳۸۶)
شهر آشوب (یدالله صمدی ۱۳۸۴)
صنوبر (سال سخت در خمین) (مجتبی راعی 1381)
بي همتا (جهانگیر جهانگیری ۱۳۸۰)
صنوبر (۱۳۸۰)
مريم مقدس (شهریار بحرانی ۱۳۷۹)
سحرگاه پيروزي (حسین بلنده ۱۳۷۸)
شيرهاي جوان (محسن محسنی‌نسب ۱۳۷۸)
اصحاب کهف (فرج الله سلحشور 1377)
خلبان (جمال شورجه ۱۳۷۶)
ياسهاي وحشي (محسن محسنی نسب ۱۳۷۶)
بوي پيراهن يوسف (ابراهیم حاتمی کیا ۱۳۷۴)
جهنم سبز (اسماعیل براری ۱۳۷۴)
عبور از خط سرخ (۱۳۷۴)
هفت گذرگاه (۱۳۷۴)
حمله به اچ3 (شهریار بحرانی ۱۳۷۳)
يك شب، يك غريبه (حسین قاسمی جامی ۱۳۷۳)
پاييز بلند (۱۳۷۲)
حماسه مجنون (جمال شورجه ۱۳۷۱)
زير آسمان (حسین قاسمی جامی ۱۳۷۱)
صليب طلايي (عبدالله باکیده ۱۳۷۱)
عمليات كركوك (جمال شورجه ۱۳۷۰)
تعقيب سايه ها (علی شاه حاتمی ۱۳۶۹)
بحران (علی اصغر شادروان ۱۳۶۶)
هراس (شهریار بحرانی ۱۳۶۶)
پرواز در شب (رسول ملاقلی پور ۱۳۶۵)
تيرباران (علی اصغر شادروان ۱۳۶۵)
دستفروش (محسن مخملباف اپيزود اول) (۱۳۶۵)
دستفروش (محسن مخملباف اپيزود سوم) (۱۳۶۵)
بلمي به سوي ساحل (رسول ملاقلی پور ۱۳۶۴)
عقود (علی اصغر شادروان ۱۳۶۳)
مرگ ديگري (محمدرضا هنرمند ۱۳۶۱)
توجيه (۱۳۶۰)

مدير توليد:

پيشاني سفيد (۱۳۷۱)

مدير صحنه:

گنبد نور (۱۳۶۷)

دستيار صحنه:

تيرباران (۱۳۶۵)

جوايز و انتخابها:

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد برای فیلم حماسه مجنون در دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال 1372
منابع: سوره سینما/ سایت نوای اندیشه/ ایران اکتور

[ بازدید : 60 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 16:05 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

همشهری کین

فیلم «همشهری کین» محصول سال ۱۹۴۱ به کارگردانی "اورسن ولز"
.

این فیلم که به انتخاب بنیاد فیلم آمریکا بهترین فیلم تاریخ سینمای آمریکا می‌باشد، تلاش اورسن ولز برای رسیدن به روش جدیدی از فیلمسازی بوده است. بدعت فیلم در نحوه روایت داستان و ساختار بصری فیلم (عمق میدان معروفش) هنوز جالب توجه به نظر می‌رسد. این فیلم در دهه‌ی پنجاه خورشیدی برای تلویزیون ملی دوبله شده است
.
خلاصه داستان: زمانی که "چارلز فاستر کین"، غول ثروتمند روزنامه دار، می‌میرد تنها یک کلمه می‌گوید: «غنچهٔ رز». تهیه‌کنندهٔ فیلم مستند زندگی کین از گزارشگری می‌خواهد تا دربارهٔ زندگی و شخصیت "کین" تحقیق کند و به ویژه معنای کلمهٔ آخر پیش از مرگش را کشف کند...
.
گویندگان این فیلم اساتید :
مدیر دوبلاژ :«.................................»

زنده‌یاد «ایرج ناظریان» با بازی "اورسن ولز" در نقش "چارلز فاستر کین"
زنده‌یاد «امیرهوشنگ قطعه‌ای» با بازی "جوزف کاتن" در نقش "للاند"
«زهره شکوفنده» با بازی "دوروتی کامینگور" در نقش "سوزان الکساندر"
«مهین برزویی» با بازی "روث واریک" در نقش "امیلی کین"
«سیامک اطلسی» با بازی "جورج کلوریس" در نقش "تاچر"
«شکوه زارعی» با بازی "اگنس مورهد" در نقش "ماری کین" (مادر چارلز)
.
سایر گویندگان:

«ناصر خاوری»،زنده‌یاد «میراحمد مندوب هاشمی»؛«پرویز ربیعی»،زنده‌یاد «عباس سلطانی» زنده‌یاد «ولی‌الله مؤمنی»«زهره شکوفنده» در نقش "کودکی چارلز"

[ بازدید : 34 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 15:40 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

شکوفنده

زهره شکوفنده:فوت وفن دوبله سریال‌های کره‌ای‌دستمان آمده است 
.
«زهره شکوفنده» گفت: به واسطه‌ خانم نورالهی از دوبلورهای خوب که جای بچه‌ها هم در فیلم‌ها صحبت می‌کردند در سال ۱۳۳۴ در پنج سالگی وارد کار دوبله شدم. در آن زمان قرار شد که جای بچه‌ها در آثار سینمایی حرف بزنم. من هم برای صحبت به جای بچه‌ها به دوبله آمدم و در سال۳۴ در یک فیلم به نام «ولگردها» و درسال ۱۳۳۵ در «دختر نمکزار» گویندگی کردم.
.
وی که سریال‌های کره‌ای چون «پزشکان»، «گنجینه‌ی پنهان معبد» و «جواهری در قصر» را دوبله کرده است،درباره دوبله سریال کره‌ای «سایمدانگ»که این روزها توسط تلویزیون تعاملی تیوا آغاز شده، عنوان داشت: هر هفته ۲ قسمت از این سریال ۳۰ قسمتی با دوبله فارسی در وب سایت و اپلیکیشن تلویزیون تعاملی تیوا در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت و تا اردیبهشت ماه ۹۷ ادامه خواهد داشت.
.
به نظرم دوبله از زبان‌هایی چون چینی و کره‌ای به فارسی با دوبله زبان انگلیسی قابل مقایسه نیست، طرز لیپ سینکـ آنها بسیار متفاوت است اما در این سالها با افزایش سریال های کره ای برای ما به عنوان دوبلور، فوت و فن دقیق دوبله کردن این سریال ها جا افتاده و با آن راحت ارتباط می گیریم.
.
شکوفنده با اشاره به سریال «سایمدانگ» گفت: سریال بسیار جذابی است و میدانم که جایش را میان مخاطبان باز می کند، بازی های خوب، کیفیت تولید عالی و به روز بودن محتوا و نوع روایت فیلم از دلایلی هستند که می تواند برای مخاطبان جذاب باشد. امروزه کره ای ها در سریال سازی پیشرفت بسیاری کردند و کیفیت بازی ها و تولید با کیفیت فیلم هایشان باعث شده که مخاطبان زیادی از جمله ایرانی ها را به خود جذب کنند.
.
شکوفنده در ادامه با بیان این مثال ‌که «سایمدانگ» مثل سریال جواهری در قصر می تواند برای مردم جذاب باشد، اظهار کرد: قصه‌ی «سایمدانگ» زیبا است؛چرا که چند سوژه‌ی مختلف به موازات هم پیش می‌روند و اتفاقات آن مانند «جواهری در قصر» در بستر عشق و تاریخ و روابط عاطفی انسانی می گذرد. بازیگران کره‌ای خوب و حرفه ای هم در این کار بازی می کنند، مانند خانم لی یونگ ئه که پیش تر از این مردم با نقش یانگوم به یاد دارند،
.
شکوفنده اضافه کرد: معمولا چند قسمت به چند قسمت، سریال‌ها در اختیار مدیران دوبلاژ قرار می‌گیرد و من نیز با توجه به این امر که در جریان جزییات قصه سریال قرار گرفتم، حس کردم که این سریال می تواند خاطرات خوش سریال های پر مخاطب کره ای را در میان مخاطبان ایرانی تکرار کند، به خانواده ها توصیه می کنم که دیدن این سریال را از دست ندهند.
.
مدیر دوبلاژ «سایمدانگ» در پایان گفت: همکارانی را در گروه دوبله این سریال در کنار هم جمع کردم که همه به نوع خود در کارشان حرفه ای، با تجربه و بهترین هستند، مثل منوچهر والی زاده، مینو غزنوی، ناهید شعشعانی و ... ما بی وقفه و فشرده این روزها مشغول دوبله این سریال هستیم که به روز و منظم به دست مخاطبان عزیز برسد و از دیدنش لذت ببرند و خستگی این زحمات شبانه روزی همکارانم از تن در شود.

[ بازدید : 18 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 15:39 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

بابا لنگ‌دراز

 فیلم «بابا لنگ‌دراز» محصول سال ۱۹۵۵ به کارگردانی ژان نگولسکو
.
این کمدی-رمانتیک موزیکال بر پایه‌ی رمان "بابا لنگ‌دراز" اثر جین وبستر ساخته شده است. این فیلم در دهه‌ی پنجاه خورشیدی دوبله شده است
.
خلاصه داستان: یک دختر جوان در سال‌های تحصیل در کالج، برای یک مرد ثروتمند و خیّر که تا به‌حال او را ندیده‌ است، نامه می‌نویسد...
.
گویندگان این فیلم اساتید :مدیر دوبلاژ : «.......................»
«منوچهر اسماعیلی» با بازی "فرد آستر" در نقش "جرویس پندلتون"
«زهره شکوفنده» با بازی "لسلی کارون" در نقش "جولی"
زنده‌یاد «آذر دانشی» با بازی "تلما ریتر" در نقش "خانم پریچارد"
«ایرج رضایی» با بازی "فرد کلارک" در نقش "گریگز"
«منصوره کاتبی» با بازی "؟" در نقش "؟"
«حمید منوچهری» با بازی "؟" در نقش "؟"

[ بازدید : 32 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 15:38 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

اسماعیلی

*آئین بزرگداشت استاد«منوچهر اسماعیلی» در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر*
.
«منوچهر اسماعیلی» گوینده و صداپیشه ۷۸ ساله ایرانی، با گویندگی به‌جای بازیگران مشهور آثار مطرح تاریخ سینمای ایران، گنچینه با ارزشی از خاطرات برای همه علاقه‌مندان به سینمای ملی است.
.
وی مدیریت ارشد دوبلاژ بیش از ۲۰۰ فیلم سینمایی و تلویزیونی، سریال‌های تلویزیونی و برنامه‌های رادیویی.و همچنین ایفای نقش به عنوان دوبلور و گوینده در بیش از ۱۵۰۰ اثر و بازیگری در فیلم‌های سینمایی را در کارنامه دارد و تدریس فنون و تکنیک‌های گویندگی و مدیریت دوبلاژ و سرپرستی انجمن و رئیس صنف گویندگان ایران در کارنامه‌اش به چشم می‌خورد.
.
ایشان دوبله‌ی فیلم را از سال ۱۳۳۶ آغاز کرده و از سال ۱۳۴۲ که دهه طلایی دوبله فیلم در ایران بود، مدیر دوبلاژ بوده و گویندگی بسیاری از نقش‌های اول را به عهده داشته است. «گریگوری پک»، «چارلتون هستون»، «لارنس الیویه»، «سیدنی پوآتیه»، «لارنس هاروی»، «رد استایگر»، «جیمز کاگنی» و «مارچلو ماسترویانی» شماری از این نقش‌هاست.
.
بخشی از آثار اسماعیلی، در دهه اول برگزاری جشنواره فیلم فجر که دوبلاژ فیلم‌های ایرانی کماکان رونق داشت، در این جشنواره به نمایش درآمد که از شاخص‌ترین‌ فعالیت‌های اسماعیلی به عنوان سرپرست گویندگان فیلم‌های شرکت‌کننده در جشنواره فیلم فجر می‌توان به طلسم، ناخداخورشید و بای‌سیکل‌ران اشاره کرد ضمن آنکه از مهم‌ترین هنرنمایی‌های این استاد مسلم دوبله در فیلم‌های شاخص جشنواره فیلم فجر به سال ۶۸ و فیلم مادر (علی حاتمی) مربوط می‌شود که در آن فیلم، جای چهار شخصیت (با بازی محمدعلی کشاورز، اکبر عبدی، جمشید هاشم‌پورو محمود بصیری) صحبت کرد.
.
او هفت سال پیش نیز در نسخه دوبله‌شده فیلم جرم (مسعود کیمیایی) بهترین فیلم جشنواره بیست و نهم فیلم فجر، به‌جای شخصیت اصلی فیلم (رضا سرچشمه- با بازی پولاد کیمیایی) صحبت کرد.
.
پیش‌تر خبر بزرگداشت «محمدعلی نجفی» در جشنواره امسال رسانه‌ای شده بود و خبر سایر بزرگداشت‌های سی و ششمین جشنواره فیلم فجر از سوی روابط عمومی جشنواره اعلام خواهد شد.
.
سی و ششمین جشنواره فیلم فجر از ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۹۶ به دبیری «ابراهیم داروغه‌زاده» برگزار خواهد شد.

[ بازدید : 28 ]

[ جمعه 4 بهمن 1398 ] 15:35 ] [ masoumi5631 ]

[ ]

تابلو دکوراتیو نسلینو وبینو طراح سایت قم آسال تهویه (شرکت تهویه مطبوع در قم) بیگ بلاگ دانلود فیلم هندی کاهش حجم عکس ساخت وبلاگ ساخت ایمیل سازمانی قاب عکس لباس خواب پلکسی رنگی giraffeplanner برسادیس
دانلود فیلم امیر نظری آکادمی هلپ کده مجله اینترنتی رهاکو هنگ درام جارو استخری وی موبایل ال تی پارت summer mocktails خرید ملک در دبی Why is Persian food good کلروفیل چیست تابلو دکوراتیو
بستن تبلیغات [x]